دوستام...دوستام...دوستام...

ساخت وبلاگ
هی مهسا....سلام :)چند سال اخیری که گذشت اون چیزی نبود که هیچوقت بخوام بهش فکر کنم...میدونی باقیشم حتما همینه...همینقدر غیره منتظره...راستی حرف غیر منتظره شد...واسه ایمان اقدام کردیم که ریجکت بشه پولمونو از دانشگاه بگیریم ولی اکسپت شده :))) جالب نیست زندگی؟مثل یک بچست که دوست داره با غذاش بازی بازی کنه بعد بخورتش :)))واقعا خنده داره برام دیگه احساس میکنم یک عالم بازی داده و الان داره به ناراحتیام به اشک هام به خنده هام حتی میخنده...ولی وقتی ناراحتی وقتی شوهرت بیکار شده خودت بیکاری اینترنت قطعه بیا اینو هزار بار بگو...بگو عزیزم همش میگذره یک روزی همش یک خاطرست مگه میفهمی :)میدونم عجیب تر از اینم میشه...سه ماه...سه ماه تا سی سالگی مونده و فقط فقط یکار بوده که همه این سالها میخواستم بکنم و نکردم...دیده شدن...همین....دیده شدن :) دوستام...دوستام...دوستام......
ما را در سایت دوستام...دوستام...دوستام... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : adam-sangi بازدید : 16 تاريخ : جمعه 28 ارديبهشت 1403 ساعت: 2:13